تلازم آزادی و حکومت قانون در اندیشه هایک
نویسندگان
چکیده
چکیده فریدریش فون هایک از ژرف اندیش ترین مدافعان آزادی فردی و حکومت قانون است. آزادی محوری ترین اندیشه سیاسی هایک است که در کنار مالکیت و قانون اضلاع سه گانه اندیشه سیاسی وی را تشکیل می دهند. حکومت قانون ضرورتاً از آزادی و فرد حمایت می کند و مالکیت و آزادی ذاتاً به هم وابسته اند. هایک عمدتاً به آزادی منفی به معنی فقدان هرگونه اجبار خارجی یا وابستگی به اراده خودسرانه دیگران معتقد است که در این صورت قانون تنها ضامن این نوع آزادی است و تنها راه تأمین این آزادی رعایت رفتار عادلانه می باشد. او هرگونه اجبار خارجی را دشمن آزادی فردی می داند و حکومت قانون مانند هر فرد تابع تنفیذ رفتار عادلانه است. طرح حکومت قانونی هایک عمدتاً بدین جهت مطرح گردید که حکومت ها خود را فراتر از قانون تعریف نکنند. حکومت قانونی هایک با استفاده از قانون بازدارنده ضامن آزادی فردی می گردد. مقاله حاضر درصدد است تا ضمن واکاوی مختصر در زندگی، معرفت شناسی فلسفی و اقتصادی هایک، ارتباط وثیق آزادی و حکومت قانون را در اندیشه وی مورد بازاندیشی قرار دهد. واژه گان کلیدی: آزادی، حکومت قانون، نظم خودجوش، بازار آزاد اقتصادی، توتالیتاریسم، لیبرالیسم
منابع مشابه
حکومت قانون یا حکومت قاضی
طبق اصل حاکمیت قانون، قضات مکلف هستند طبق قانون حکم صادر کنند. اصل حاکمیت قانون بر برخی ارزشها مبتنی است: آزادی سیاسی، آزادی حقوقی، آزادی فردی و برابری. بنابراین، رعایت اصل حاکمیت قانون موجب تحقق آزادی در چهارچوب قانون می شود. شهروندان تنها تابع قانون هستند نه تابع اراده خودسرانه شخصی که قدرت را در اختیار دارد. اما در برخی پرونده ها حکم قانون مشخص نیست. در این پرونده ها سؤالی مهم به وجود می آ...
متن کاملپیشینهشناسی رابطه آزادی اندیشه و ارتداد در اندیشه معاصر
رابطه آزادی اندیشه و ارتداد بحث نوپایی است که مطالعات نظاممندی در این باره انجام نشده است. با این حال میتوان رد پایی از این مطلب را در آثار اندیشمندان اسلامی یافت. پژوهش حاضر با جمعآوری و جمعبندی نظرات دوازده تن از اندیشمندان معاصر در باب رفع تنافض ظاهری بین دفاع اسلام از آزادی اندیشه و جعل حکم اعدام برای مرتد، کوشیده است تا پیشینه روشنی از این بحث ارائه دهد. اندیشمندانی که نظرات ای...
متن کاملحکومت و مردم در اندیشه مولانا
رابطه حکومت و مردم مسأله انسان است که اندیشه غالب متفکران بزرگ را به خود مشغول داشته است. مولانا محمد بلخی نیز این مسأله را در سراسر آثارش مطرح ساخته و با تأکید بر ویژگی هایی چون عدالت، دانش، فضیلت و معنویت که بیانگرصلاحیت حکومت اند حکومت مطلوب را حکومت باطنی و معنوی می داند که پی آمدش حکم راندن بر دلهاست. رهبر چنین حکومتی ولی خدا (انسان کامل )است که حکمرانی اش مظهر شاهی و تدبیر اوست و نمونه ع...
متن کاملحکومت قانون و جامعه مدنی
درباره حکومت قانون همه به اتفاق رسیده اند : فرد گرایان و حکیمان جامعه گرا درصورت وجود قانون تردید ندارند و حتی خودکامگان نیز می کوشند که تجاوز به قانون را با سرپوش ((امنیت)) و ((ضرورت)) توجیه کنند . با وجود این، اگر ستایش قانون از حد اعتدال بگذرد و به افراط گراید زیانبار است تصنع و تظاهر را رواج می دهد مرز دو نظام قدرت و ارزش را در هم می ریزد و سبب گسترش فنون لفظی و بی اعتنایی به کرامت و نیازه...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مطالعات روابط بین المللجلد ۵، شماره ۱۸، صفحات ۴۷-۷۳
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023